English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2886 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
characterization U مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
biographical intelligence U اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
levee en masse U عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
frictional unemployment U اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
organic U مربوط به یک قسمت یا یکان
midriffs U مربوط به قسمت پایین سینه
title block U قسمت مربوط به درج اطلاعات
midriff U مربوط به قسمت پایین سینه
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
facr piece U قسمت مربوط به صورت ماسک ضد گاز
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
national command U یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
information box U قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
titling strip U قسمت مربوط به درج اطلاعات روی عکس هوایی
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
double bar U دوقطعه واسطهای که دو قسمت اصلی اهنگ را بهم مربوط میسازد
american civilian internee information U قسمت اطلاعات مربوط به غیرنظامیان بازگشته ازسرزمین دشمن به امریکا
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
biotechnology U ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
men U افراد
enlistedman U افراد
personnel U افراد
enlisted personnel U افراد
trooping U افراد
troop U افراد
trooped U افراد
liberty men U افراد مرخصی
category U طبقه افراد
withindoors U افراد داخل
service club U باشگاه افراد
roll call U نامیدن افراد
head counts U جمع افراد
enlistee U افراد داوطلب
enlisted personnel U طبقه افراد
equal status persons U افراد همپایه
personnel status U وضع افراد
platoons U جوخهء افراد
platoon U جوخهء افراد
packed out پر و مملو از افراد
head count U جمع افراد
cognoscenti U افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
top-level U افراد عالیرتبه
filler personnel U افراد جایگزینی
throttled U عبور قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
throttling U عبور قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
aptitude area U حیطه قابلیت افراد
family size U تعداد افراد خانواده
rouse out U بیدار کردن افراد
personal error U خطاهای انفرادی افراد
avast U افراد به جای خود
bachelor quarters U منازل افراد مجرد
billet slip U کارت محلهای افراد
billet slip U لوحه اسکان افراد
characterization U نوشتن بیوگرافی افراد
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
close station U افراد بدو مرخص
part owners U افراد شریک المال
noncombatant U افراد غیر نظامی
cimmerian U افراد کشور فلمات
condemns U محکوم کردن افراد
top-level U توسط افراد عالیرتبه
morale U روحیه افراد مردم
troops U افراد قسمتها سربازان
coachload U افراد سوار بر درشکه
commandos U افراد نیروی مخصوص
commando U افراد نیروی مخصوص
favouritism U افراد مورد توجه
play the field <idiom> U با افراد مختلفی قرارگذاشتن
swallow one's pride <idiom> U متواضع کردن افراد
condemn U محکوم کردن افراد
posse comitatus U دسته افراد پلیس
receptee U افراد مورد پذیرش
transfer station U محل اعزام افراد
dependents U افراد تحت تکفل
condemning U محکوم کردن افراد
special olympics U المپیک افراد استثنایی
the common wealth of learning U افراد اهل علم
transfer station U محل انتقال افراد
target audience U افراد مورد نظر
lockstep U پیشروی افراد پشت سریکدیگر
chartering U بین افراد دلالت کند
IMA U قالب ها و خصوصیات افراد است
huddle U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
troop housing U کوی درجه داران یا افراد
personal salute U تیر سلام برای افراد
assembly U محل بسیج افراد احتیاط
life line U طناب اتصال افراد به یکدیگر
huddles U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddling U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
sociometry U سنجش روابط افراد جامعه
huddled U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
charters U بین افراد دلالت کند
rotation U تعویض نوبتی یکانها یا افراد
chartered U بین افراد دلالت کند
whom it may concern U برای اطلاع افراد ذیربط
posse U دسته افراد پلیس جماعت
posses U دسته افراد پلیس جماعت
roll call U حاضر و غایب کردن افراد
aptitude area U حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
Applicants flooded in. U سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
Do not admit any outsiders. U افراد غیره را راه ندهید
biographical information blank form U فرم پر نشده بیوگرافی افراد
Certain notorious ( dubious ) characters . U عده افراد معلوم الحال
leatherneck U جزو افراد تفنگداران دریایی
charter U بین افراد دلالت کند
personal salute U مراسم سلام افراد برجسته
people sniffer U رادار کشف افراد دشمن
intransit strenth U افراد در حال حرکت یا انتقال
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
atomistic evalution U ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
lunatic fringe U افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
oral trade test U ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
army standard score U نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
CSE U آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
character guidance U راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
human machine interface U حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
split ticket <idiom> U انتخاب افراد سیاسی برای رای
intermarriage U ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
preference blank U دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
enlisted U داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
conferences U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
longtour area U منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
conference U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
intermarrying U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
queued U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queue U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
buzzword U کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
zouave U یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
an infinite verb U فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
intermarried U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarry U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
queueing U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
pit crew U افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
oligopoly U تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
oligrachy U حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
queues U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
internee U فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
automation U استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
internees U فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
frankpledge U مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
cyberspace U دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
correctional custudy U روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
arrow head U پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
enroute personnel U افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
muster roll U دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
appearance money U پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
finance company U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
panel U صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
panels U صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
to call the roll U حاضر غایب کردن [نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
close corporation U شرکت یا بنگاهی که توسط عده معدودی از افراد اداره میشود
speech U که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
speeches U که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
finance house U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
chalk troops U سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1time is prceious it has great
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
2actus reus
2تعریف فونتیک چیست؟
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1life cycle ceremonies
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com